آثار چاقی بر سلامت روان
چاقی یک بیماری پیچیده است که شامل مقدار بیش از حد چربی بدن است. این نه تنها می تواند بر سلامت جسمانی فرد تأثیر بگذارد، بلکه حتی بر سلامت روانی نیز تأثیر می گذارد. آثار چاقی بر سلامت روان کاملا غیر جبران است. دکتر مانیش موتوانی، جراح چاقی، می‌گوید: «چاقی باعث ایجاد مشکلات سلامت روان […]

چاقی یک بیماری پیچیده است که شامل مقدار بیش از حد چربی بدن است. این نه تنها می تواند بر سلامت جسمانی فرد تأثیر بگذارد، بلکه حتی بر سلامت روانی نیز تأثیر می گذارد. آثار چاقی بر سلامت روان کاملا غیر جبران است.

دکتر مانیش موتوانی، جراح چاقی، می‌گوید: «چاقی باعث ایجاد مشکلات سلامت روان در کنار مشکلات قلبی، دیابت، فشار خون بالا، مشکلات کلیوی و کبدی و آپنه خواب می‌شود. به همین ترتیب، داشتن هر گونه وضعیت سلامت روانی نیز ممکن است بر وزن فرد تأثیر بگذارد. هم چاقی و هم مشکلات روانی دست به دست هم می دهند. پیروی از شیوه های زندگی سالم برای مدیریت وزن و مشکلات سلامت روان بسیار مهم است.

چرا آثار چاقی بر سلامت روان همیشه نگران کننده است؟

آثار چاقی بر سلامت روان

بین چاقی و مشکلات سلامت روان ارتباط طولانی مدت وجود دارد. محتمل ترین عوامل مؤثر در چاقی، تأثیرات ژنتیکی، روانی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی است. چاقی فقط یک نگرانی آرایشی نیست. این یک مشکل پزشکی است که خطر ابتلا به سایر بیماری ها و مشکلات سلامتی را نیز افزایش می دهد. اضافه وزن (چاقی، اضافه وزن) بیشتر از افزایش وزن فرد است و خطر ابتلا به مشکلات عمده سلامتی را افزایش می دهد. دکتر متوانی می گوید: تقریبا 70 تا 80 درصد از بیماران چاق مشکلات سلامت روانی دارند.

چاقی همچنین با استرس، اعتماد به نفس ضعیف و افسردگی مرتبط است. خیلی‌ها درون‌گرا شده‌اند، در خانه می‌مانند و بهره‌وری آنها نیز کاهش یافته است.»

آثار چاقی با مشکلات روانی مرتبط است

چاقی منجر به ناراحتی عاطفی می شود. به عبارت دیگر آوار چاقی بر سلامت روان کاملا پیچیده است. اضافه وزن می تواند باعث ایجاد احساسات منفی در مورد خود شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد چاقی با اختلالات روانی و بسیاری از داروهای مورد استفاده برای درمان بیماری های روانپزشکی مرتبط است. استرس هم عامل افسردگی و هم چاقی است. به عنوان مثال، استرس و اضطراب مزمن می تواند منجر به افسردگی شود. به همین ترتیب، استرس، افسردگی یا اختلال دوقطبی می‌تواند باعث شود که فرد به سمت غذا به‌عنوان مکانیسمی مقابله کند که می‌تواند منجر به افزایش وزن و در نهایت چاقی شود. چاقی باعث افزایش درد و التهاب در بدن می شود که باعث استرس می شود.

چاق بودن می تواند منجر به انزوای اجتماعی، اعتماد به نفس ضعیف، تنهایی و ناامیدی شود. کسی که چاق است به خاطر وزنش مورد تمسخر قرار می گیرد. علاوه بر این، شرمساری بدن به دلیل اضافه وزن نیز می تواند بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد. فرد از تصویر بدن خود آگاه است و احساس درماندگی می کند. این امر همچنین می تواند باعث افسردگی در چنین افرادی شود. افرادی که چاق هستند معمولاً از قضاوت شدن به خاطر ظاهرشان و عدم رضایت از ظاهر خود اضطراب دارند.

بررسی آثار چاقی بر سلامت روان

آثار چاقی بر سلامت روان

اگر فردی اضافه وزن داشته باشد، ممکن است احساس ناامیدی، عصبانیت یا ناراحتی کند. آگاهی از احساسات دشوار اولین گام برای مقابله با آنهاست. تشخیص احساسات نیاز به تمرین دارد. گاهی اوقات آنها می توانند آنقدر ناگهانی و قدرتمند باشند که تشخیص دقیق آنچه که احساس می کنید دشوار است.

مطالب مرتبط  کالری مصرفی هندبال چقدر است؟

مطالعات متعدد ارتباط مثبتی را بین چاقی و مسائل مختلف سلامت روان از جمله افسردگی، اختلالات خوردن، اضطراب و سوء مصرف مواد نشان داده‌اند.

چاقی کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، به طوری که بسیاری از مبتلایان به دلیل وزن خود، انگ و تبعیض بیشتری را تجربه می کنند.

درمان چاقی با درایت همانطور که توسط متخصص به اشتراک گذاشته شده است

برای افرادی که اضافه وزن دارند یا چاق هستند، چالش های سلامت روان می تواند مانعی در اتخاذ شیوه های زندگی سالم باشد. بیماری روانی بزرگترین نشانه برای جراحی چاقی است. خبر خوب این است که حتی کاهش وزن کم می تواند مشکلات سلامتی مرتبط با چاقی را بهبود بخشد یا از آن جلوگیری کند.

اگر بیمار در مرحله BMI کمتری است، مشاوره همراه با تغییرات رژیم غذایی، خواب خوب شبانه، افزایش فعالیت بدنی و تغییرات رفتاری می تواند به کاهش وزن کمک کند. اما اگر BMI بیش از 30 باشد و چاقی اثرات روانی داشته باشد، جراحی چاقی همراه با مشاوره نتایج برجسته ای در بیمارانی که اکنون پیش رفته اند و نشان داده اند که چقدر می توانند برای دنیا، اقتصاد و خودشان سازنده باشند، داشته است. بدون استرس با انجام یوگا و مدیتیشن نیز می تواند مفید باشد.

رابطه سلامت روان و چاقی

این ماه با Arti Dhokia، متخصص تغذیه سلامت روان و گوارش پیشرفته در Priory Hospital Woodbourne درباره رابطه بین سلامت روان و چاقی صحبت کردیم. آرتی در اختلالات خوردن، تشخیص علائم اولیه اختلال در غذا خوردن، مدیریت افزایش/کاهش وزن تخصص دارد و علاقه خاصی به مدیریت چاقی دارد.

ما پیوندهای بین «غذا و خلق و خو»، علائم و نشانه‌های تغذیه نامناسب و چگونگی ارتباط آن با بهبود سلامت روان، تأثیراتی که داروهای سلامت روان می‌توانند بر وزن داشته باشند، و چه غذاهای خاصی می‌توانند به بهبود سلامتی کمک کنند را بررسی می‌کنیم. .

چرا سلامت روان و چاقی اینقدر مهم است؟

علیرغم وجود تعدادی متغیر جمعیت شناختی که می تواند بر جهت و/یا قدرت این پیوند تأثیر بگذارد، از جمله وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات، سن، جنسیت و قومیت، یک بررسی سیستماتیک در سال 2010 ارتباط دو طرفه بین افسردگی و چاقی را برجسته کرد. این بررسی نشان داد که افرادی که چاق بودند ۵۵ درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی در طول زمان قرار داشتند، در حالی که افراد مبتلا به افسردگی ۵۸ درصد بیشتر در معرض خطر چاق شدن بودند.

تخمین زده می شود که NHS از سال 2014 تا 2015، 6.1 میلیارد پوند را صرف اضافه وزن و بیماری های ناشی از چاقی کرده است. عدم رسیدگی به چالش ناشی از اپیدمی چاقی، بار بیشتری را بر منابع NHS وارد می کند. این امر بر اهمیت تشخیص علائم اولیه اختلال در غذا خوردن و همچنین در نظر گرفتن دقیق تأثیر سلامت روان بر چاقی تأکید می کند.

رابطه بین سلامت روان و چاقی پیچیده است

آثار چاقی بر سلامت روان

به طور فزاینده ای مشخص شده است که چاقی ممکن است یکی از عوارض جانبی داروهایی باشد که برای مدیریت مسائل سلامت روان استفاده می شود. افزایش اشتها یا بی حالی شدید می تواند به افزایش وزن نامطلوب و پیامدهای طولانی مدت مرتبط با آن کمک کند.

علاوه بر این، ایجاد بیماری های همراه مانند دیابت یا درد مفاصل می تواند کیفیت زندگی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. از آنجایی که دارو اغلب عنصر ضروری درمان است، تغییر رژیم غذایی و شیوه زندگی باید مداخلات خط اول برای مدیریت وزن باشد.

دستورالعمل های کلی تغذیه سالم، اگرچه ضروری است، اما ممکن است به تنهایی در ایجاد تغییرات در این گروه بیمار مؤثر نباشد. اغلب به آموزش های اضافی نیاز است تا بیماران بتوانند درک بیشتری از رابطه بین غذا و خلق و خو ایجاد کنند تا تغییرات کوچک اما معنادار ایجاد شود.

مطالب مرتبط  پرخوری را شکست بدهید

به عنوان مثال، سروتونین از اسید آمینه تریپتوفان ساخته می‌شود که با غذاهای غنی از کربوهیدرات بهتر جذب می‌شود، که تا حدودی توضیح می‌دهد که میل به کربوهیدرات و مصرف بیش از حد غذاهای شیرین و آرامش‌بخش کربوهیدرات‌ها را برای تقویت خلق و خوی توضیح می‌دهد. با این حال، در حال حاضر شواهدی وجود ندارد که نشان دهد افزایش مصرف کربوهیدرات می تواند خلق و خو را در درازمدت بهبود بخشد. پاداش کوتاه‌مدت مرتبط با این غذاها می‌تواند به افزایش وزن کمک کند و رفتارهای معمولی را که بیماران در صورت عدم ارائه مداخله برای تغییر آن تلاش کنند، تثبیت کند.

بهبود در مصرف رژیم غذایی و ارتباط فرد با غذا احتمالاً منجر به کاهش وزن و بهبود سلامت روان می شود که به نوبه خود احتمالاً باعث بهبود انطباق با دارو می شود.

علائم و آثار چاقی بر سلامت روان

ارتباط بین تغذیه نامناسب و اختلالات اضطرابی به خوبی مستند شده است و علائم و نشانه‌های زیادی وجود دارد که پزشک عمومی می‌تواند هنگام ارزیابی اینکه آیا بیمار ممکن است اختلال در غذا خوردن داشته باشد به آنها توجه کند:

لباس های گشاد یا تنگ، کمربند، جواهرات

خسته بودن و کم انرژی بودن

عدم توانایی در انجام فعالیت های روزمره زندگی

فعالیت بدنی کمتری به عنوان مثال قادر به راه رفتن به اندازه قبل نیست

تغییر در خلق و خو، مانند افسرده شدن و بی حالی

اغلب بیمار شدن و بهبودی طولانی مدت طول می کشد

تاخیر در بهبود زخم

تمرکز ضعیف

مهم است که به یاد داشته باشید که کاهش یا افزایش وزن می تواند به دلایل مختلف باشد – نظارت بر وزن در بیماران بسیار مهم است و کاهش وزن ناخواسته باید یک علامت قرمز باشد.

در مشاوره پزشک عمومی چه کارهایی می توان انجام داد؟

نظارت بر وزن در بیمارانی که از داروهای سلامت روان استفاده می کنند ضروری است – مداخله در حالت ایده آل باید به محض مشاهده افزایش وزن آغاز شود.

درباره تغییرات اشتها سوال بپرسید

در مورد رابطه بین مصرف غذا و خلق و خو بحث کنید. این می تواند به شروع بحث در مورد انتخاب غذا و خوردن راحت کمک کند

در صورت شرکت در مشاوره GP با بیمار، سعی کنید نظرات خود را از خانواده و مراقبین دریافت کنید. این بسیار ارزشمند است، زیرا به خوبی مستند شده است که بیماران وقتی از آنها می پرسند چه می خورند، “تقضی گزارش” دارند.

آموزش بیماران در زمینه تغذیه خوب و سلامت روان

آثار چاقی بر سلامت روان

رژیم غذایی یک عامل خطر کم خطر، مقرون به صرفه و قابل تغییر در هنگام بررسی بهبود سلامت روان است. پزشکان عمومی باید تشویق و حمایت شوند تا افراد را از نظر کمبودهای تغذیه ای آزمایش کنند، اگر مشکوک هستند که مشکلات سلامت روان آنها می تواند به رژیم غذایی نامناسب مرتبط باشد، و در صورت وجود کمبود، مکمل تجویز کنند.

کربوهیدرات

توانایی تمرکز ناشی از تامین انرژی کافی برای مغز است. تا 25 درصد از کل گلوکز دریافتی ما توسط مغز استفاده می شود. تصور می شود که رژیم غذایی کم کربوهیدرات می تواند منجر به خلق و خوی ضعیف شود. با افزایش محبوبیت رژیم‌های کتوژنیک (پروتئین بالا/چربی بالا)، این مهم است که بیمارانی که از مشکلات سلامت روان رنج می‌برند یا در حال بهبودی هستند، از نقش کربوهیدرات‌ها در عملکرد مغز و جذب تریپتوفان برای تولید سروتونین آگاه باشند.

این بیماران ممکن است به ویژه در معرض وسوسه کردن رژیم های مد روز باشند، زیرا ممکن است با مصرف داروهای بهداشت روانی وزن اضافه کرده و در نتیجه اعتماد به نفس خود را کاهش دهند.

اهن

سطوح پایین آهن و در نتیجه کاهش اکسی هموگلوبین می تواند منجر به احساس خستگی، ضعف و بی حالی بیماران شود. این احتمالاً تأثیر قابل توجهی بر خودکارآمدی و خلق و خوی افراد دارد. خطر کم خونی با مصرف کافی آهن به ویژه از گوشت قرمز، مرغ و ماهی کاهش می یابد. منابع گیاهی در لوبیا، حبوبات و غلات صبحانه غنی شده یافت می شود.

مطالب مرتبط  بهترین رژیم غذایی در سال ۲۰۲۳

ممکن است سوال در مورد مصرف چای توسط یک بیمار کم خون مفید باشد، زیرا تانن موجود در چای باعث کاهش جذب آهن می شود. اجتناب از چای همراه با وعده های غذایی می تواند مفید باشد و نوشیدن آب پرتقال با غذاهای حاوی آهن حتی بیشتر مفید است، زیرا به افزایش جذب کمک می کند.

ویتامین های گروه B

کمبود ویتامین های گروه B می تواند احساس خستگی را افزایش دهد و باعث ایجاد احساس افسردگی و تحریک پذیری در بیماران شود. غذاهای غنی شده شامل غلات سبوس دار و غذاهای پروتئین حیوانی مانند گوشت، ماهی، تخم مرغ و لبنیات است.

کمبود ویتامین B در بین گیاهخواران رایج است. انجمن وگان بیان می کند که کمپین “Veganuary” که در آن مردم برای ماه ژانویه وگان می خورند، در سال 2018 با 168500 شرکت کننده، 183 درصد رشد داشته است. با تبدیل شدن گیاهخواری به یک روند رو به رشد، ضروری است که خطر کمبود ویتامین B و مکمل برای افرادی که در معرض خطر یا دارای سابقه اختلالات سلامت روان هستند مورد بحث قرار گیرد.

IBS، پروبیوتیک ها و FODMAP

سندرم روده تحریک پذیر (IBS) با سطوح بالاتر اختلالات خلقی، اضطراب و سایر شرایط روانپزشکی مرتبط است. گزارش شده است که IBS تا 23٪ از مردم را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد، و اگرچه IBS به طور کامل شناخته نشده است، به نظر می رسد علائم ناشی از اختلال در محور مغز-روده – خط ارتباطی بین مغز و دستگاه گوارش – و ممکن است با اختلالاتی در رابط میکروبیوم-ایمنی ایجاد شود.

وضعیت فعلی میکروبیوم روده را می توان با بهبود فیبر غذایی و تنوع غذاها برای ارتقای تنوع میکروبی حفظ کرد.

استاندارد طلایی برای مدیریت IBS رژیم کم FODMAP برای IBS است که تخمیر در روده را کاهش می دهد و با حذف کربوهیدرات های زنجیره بلند از رژیم غذایی که تحت نظارت متخصص تغذیه ارائه می شود به روده اجازه می دهد تا از تخمیر مداوم استراحت کند. رژیم غذایی FODMAP با نرخ موفقیت 71 درصد کاهش رضایت بخش علائم در یک سال (همانطور که توسط Kings College لندن گزارش شده است)، چارچوب بسیار مورد نیاز را برای درمان IBS در مراقبت های اولیه فراهم کرده است.

تاثیر درمان شناختی رفتاری (CBT)

مدیریت رژیم غذایی IBS می تواند علائم را به طور قابل توجهی بهبود بخشد، با این حال زمانی که در کنار درمان های روانشناختی مانند CBT قرار گیرد، موثرتر است. این درمان به بیمار اجازه می‌دهد تا علل اصلی اختلال در غذا خوردن را درک کند و به آنها یاد می‌دهد که چگونه با اضطراب و افسردگی که ممکن است منجر به پرخوری شود، بهتر کنار بیایند.

انجمن گوارش بریتانیا درمان روانشناختی را در کنار رژیم غذایی FODMAP به عنوان درمان خط اول زمانی که بیمار دارای سابقه اضطراب، حملات پانیک یا افسردگی است توصیه می کند.

×
×

سبد خرید